«دکان اعتقاد» و «بحران اعتماد»!
هر پگاه نو با یک نگاه نو
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 829)
«دکان اعتقاد» و «بحران اعتماد»!
من شهری را دیدم که هر «کان» را«دکان» کرده بودند
و «نان» را وسیله «ایمان»!
شهر،«دکانِ اعتقاد» شده بود و اسیرِ «بحرانِ اعتماد»!
اینان هر ریسمانِ سیاه و سپید را «مار» می پنداشتند
و هر گُل را، «خار»!
هر «اتّهامِ واهی» بی نیاز از «دادخواهی»؛
بدون «روندِ ثبات» و «فرایندِ اِثبات»
علیه هر کسی «طرح» و «مطرح» می کردند،
و او را مُجرِم «تلقّی» کرده، محروم از هر «حقّی» می دانستند!
هر شهروند ،«مُجرم» و سزایش «جریمه» بود،
مگر عکس آن «اثبات» و موجبِ «نجات» شود!
«شناعتِ گناه» در پرتوِ «شفاعتِ شاه»
«رنگ می باخت» و همین رویه، «فرهنگ می ساخت»!
هر کس هر چه به «قُشونِ قُدرت» و «کانونِ امارت»،
«نزدیک تر»،«نیک تر»،
و هر کس «دورتر»،«منفورتر»!
#شفیعی_مطهر
-----------------------------------
کان: معدن
دادخواهی: از کسی نزد قاضی شکایت بردن و درخواست دفع ظلم کردن
ثبات: برقراربودن،قرارگرفتن،استوارشدن،قرار،قیام،پابرجابودن در امری
شناعت: زشتی و بدی،زشت شدن
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر