گاو پرستی در فرایند تکامل قصه پنجاه و دوم ، قصه های شهر هرت
گاو پرستی در فرایند تکامل
قصه پنجاه و دوم ، قصه های شهر هرت
اعلی
حضرت هردمبیل با وجود عقب ماندگی ذهنی و ذاتی خود، به منظور تحکیم پایه
های سلطه جهنمی خود بر توده های مردم شهر هرت،از همه صاحب نظران و تئوری
پردازان مکتب ماکیاولیستی دنیا بهره می برد. از جمله مشاوری تئوری پرداز و
زیرک و بدذات از دیار «سیلگنا» آورده بود که در همه زمینه های عوام فریبی و
پوپولیستی او را یاری می کرد.
روزی این سیاستمدار اجنبی به عده ای از مردم بر می خورد که در صف ایستاده و صورت گاوی مقدس را می بوسند، او نیز فورا" در صف می ایستد و به جای سر، ماتحت گاو را می بوسد، پس از او، باقی منتظرا ن با تقلید از او ماتحت گاو را می بوسند .
وقتی این خبر به اعلی حضرت هردمبیل می رسد،او را فراخوانده، از او می پرسد: چرا این کار را کردی؟
او در جواب می گوید:
این مردم در نوع نگرش خود پیشرفت کرده بودند که سر گاو را می بوسیدند و ممکن بود در آینده، دیگر گاو پرستی نکنند، ولی اکنون با این حرکت، تا دوباره به سر گاو برسند، سال های زیادی طول می کشد.