سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

با جور و جمود و جهل باید جنگید
تا پاک شود جهان از این هرسه پلید
یا ریشه هر سه را بباید خشکاند
یا سرخ به خون خویش باید غلتید

بایگانی

 معیار رفاه در شهر هرت!

 قصّه های شهر هرت . قصّۀ 140

روزی اعلی حضرت هردمبیل در قصر خود نشسته بود که از بیرون قصر صدای سیب فروشی را شنید که فریاد می زد :  “سیب بخرید! سیب !!!”
حاکم بیرون را نگاه کرد و دید که مرد دهاتی، حاصل باغش را بار الاغی کرده و روانۀ بازار است.حاکم میل و هوس سیب کرد  و به وزیر دربارش گفت:
 ۵ سکه طلا از خزانه بردار و برایم سیب بخر و بیاور!
 - وزیر ۵ سکه را از خزانه برداشت و به دستیارش گفت:
-این ۴ سکه طلا را بگیر و سیب بخر و بیاور!
 دستیار وزیر، فرمانده قصر صدا زد و گفت:
-این ۳ سکه طلا را بگیر و سیب بخر و بیاور!
فرمانده قصر، افسر دروازه قصر را صدا زد و گفت:
-این ۲ سکه طلا را بگیر و سیب بخر و بیاور!
افسر ، عسگر  را صدا کرد و گفت:
این ۱ سکه طلا را بگیر و سیب بخر و بیاور!
عسگر دنبال مرد دست فروش رفته و یقه اش را گرفته، گفت:
های مرد دهاتی! چرا این قدر سر صدا می کنی؟ خبر نداری که اینجا قصر حاکم است و با صدای دلخراش خوود خواب جناب اعلی حضرت را اشفته کرده ای.اکنون به من دستور داه تا تو را زندانی کنم.
مردم باغدار به پاهای عسکر قصر افتاد و گفت:
اشتباه کردم، قربان!
این بار الاغ حاصل‌ یک سال زحمت من است، این را بگیرید، ولی از خیر زندانی کردن من بگذرید!
عسکر با منّت پیشنهاد او را پذیرفت و نصف بار سیب را برای خودش برداشت و نصف دیگر را برای افسر برده و گفت:
-این هم  این سیب ها با ۱ سکه طلا.
افسر نیمی از آن سیب‌ها را به فرمانده قصر داده، گفت:
 این سیب ها به قیمت ۲ سکه طلا!
فرمانده نیمی از سیب‌ها  را برای خود برداشت و نیمی را به دستیار وزیر داد و گفت:
-این  سیب ها به قیمت ۳ سکه طلا!
دستیار وزیر، نیمی از سیب ها را برداشت و نزد وزیر رفته و گفت:
-این  سیب ها به قیمت ۴ سکه طلا!
 وزیر نیمی از سیب ها را برای خود برداشت و بدین ترتیب تنها پنج عدد سیب ماند و نزد حاکم رفت و گفت:
- این هم ۵ عدد سیب به ارزش ۵ سکه طلا!

حاکم پیش خود فکر کرده و پنداشت که  مردم واقعا در قلمرو تحت حاکمیت او پولدار و مرفه هستند. که کشاورزش پنج عدد سیب را به پنج سکه طلا می فروشد هر سیب یک سکّۀ طلا و مردم هم یک عدد سیب را به  یک سکّۀ طلا می خرند!  یعنی ثروتمندند!!
پس بهتر است مالیات را افزایش دهم و خزانۀ قصر پرتر بسازم.

بنابراین روز بعد با صدور حکم ملوکانه مالیات همۀ اصناف و کشاورزان را دو برابر کرد؛

در نتیجه مردم فقیر تر شدند و شریکان حلقۀ فساد قصر سرمایه دار تر ... .

شریکان حلقه فساد سرمایه دار تر!!

شما را چشم در راهیم در : کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۰/۰۵/۲۹
سید علیرضا شفیعی مطهر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی