سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

با جور و جمود و جهل باید جنگید
تا پاک شود جهان از این هرسه پلید
یا ریشه هر سه را بباید خشکاند
یا سرخ به خون خویش باید غلتید

بایگانی

دل دیدنی های شهر سرب و سراب(۲۵)

يكشنبه, ۱۵ دی ۱۳۹۲، ۱۰:۰۷ ق.ظ
  دل دیدنی های

 شهر سرب و سراب(۲۵)

 من « آرزومندی» را دیدم که با آرزوی مرگ، مرگ آرزوها را می گریست و باز در خیال آرزوهای دیگر غافلانه می زیست. 

 من « شجاع» ی را دیدم که می ترسید، می هراسید و می لرزید؛ اما با همه این ها گامی هم به جلو برمی داشت. ...و همین رمز کامیابی و راز شادابی او بود. ...و من دانستم که ترسیدن و لرزیدن گاه ناگزیر است، اما گام نهادن به پیش تنها تدبیر است.

من گردونه زمان را دیدم که چالاک و شتابناک می گذشت، و ما را بی بهره می گذاشت. در این گشت و گذار نه ما او را ، که او ما را تلف می کرد! 

 من مردان کوچکی را دیدم که در آرزوی یافتن آسایش مردان بزرگ افسردند ...

  و مردان بزرگی را دیدم که در رویای یافتن آرامش مردان کوچک مردند! 

 

من در آغازین گام در هر جاده ، می کوشیدم پایان آن را ببینیم . دیدن پایان راه نه در گروی پیمودن همه جاده ، که در دمی نگریستن به پشت سر است ، چون زمین گرد است و هدف رفتن است ، نه رسیدن!! 

 

  من کودک فال فروشی را دیدم که جار می زد: من :« فردا » را به آنانی می فروشم که در « دیروز» خود مانده اند.  ....و من سیمای فردا را در آیینه دیروز می دیدم.

 من « داور» ی را دیدم که هرگاه می خواست درباره رهروی داوری کند، نخست چند گام با کفش های او راه می رفت!

ادامه دارد...

                         شفیعی مطهر

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۱۰/۱۵
سید علیرضا شفیعی مطهر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی