بیان سلایق یا زبان منطق؟!
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(246)
بیان سلایق یا زبان منطق؟!
من انسان را در آستانه هزاره سوم دیدم
که « تجسم انتقاد » بود و « مجسمه فریاد ».
او همه قید و بندها را « درهم می کوبید»
و بر هر چه که او را به بند می کشید،« برمی آشوبید» .
زنجیرها را « می گسست »
و « میله های قفس » و « فیله های محبس » را « درهم می شکست ».
اکنون از « بستر قرون » و « خاکستر سکون »،
نسلی برمی خیزد که « عصای عصیان » بر دست دارد
و « لوای طغیان» بر دوش.
این نسل چونان شاهین بلندپروازی است که
نه در « باور قفس » می گنجد و نه در « خاطر محبس »؛
بر « اوج آسمان سر می ساید» و بر « موج آرمان می آساید»!
این تبار « نواندیش و سبزکیش تا خود « کنجکاوانه » حقایق را « درنیابد»،
« عاشقانه» به سوی آن « نمی شتابد».
جوان نه « پِلک بسته » دارد و نه « کِلک شکسته»؛
ژرفای رویدادها را « می بیند » و به داوری « می نشیند».
« ناشایست ها را می نگرد » و « بایست ها را می نگارد».
بنابراین با اینان نه با « بیان سلایق » ،
که با « زبان منطق» باید سخن گفت.
#شفیعی_مطهر
—---------------------------------------------—
فیله : تور،دام،میله
کِلک : نی،قلم نی،قلم
سلایق: جمع سلیقه،ذوق ها،نهادها،سرشت ها
@AMOTAHAR