سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

با جور و جمود و جهل باید جنگید
تا پاک شود جهان از این هرسه پلید
یا ریشه هر سه را بباید خشکاند
یا سرخ به خون خویش باید غلتید

بایگانی

فناوری فوق مدرن قصه های شهر هرت / قصه چهل و هفتم

شنبه, ۲۳ فروردين ۱۳۹۳، ۰۷:۴۵ ق.ظ


فناوری فوق مدرن

قصه های شهر هرت / قصه چهل و هفتم

در عصر فناوری و دانش و اندیشه همه ملل پیشرفته با همه وجود می کوشیدند و با شتاب هر چه بیشتر به سوی رفاه و رستگاری گام برمی داشتند.

مردم طاغوت زده و خودکامه پرور شهر هرت در اسارت و انقیاد خودکامه ای متفرعن چون اعلی حضرت هردمبیل گرفتار بودند. در حالی که همه مردم متمدن و بافرهنگ جهان هر روز قله های دانش و اندیشه را می گشودند و مردمشان در رفاه و سلامت بیشتر زندگی می کردند،مردم عقب مانده شهر هرت با رمالی و جن گیری و انواع خرافات می خواستند راهی به سوی فردای بهتر بیابند.

در چنین اوضاع و احوالی برخی از مشاوران خارج رفته و فرنگ دیده شهر هرت ،محرمانه و در خلوت به شرف عرض خاک پای ملوکانه رسانیدند که :

اعلی حضرتا ! امروزه بیشتر ملت های جهان پس از رهایی از یوغ استعمار،توانسته اند از اسارت استبداد نیز برهند و هر روز گام هایی به سوی دانش و فناوری بردارند و به رفاه و خوشبختی بیشتر برسند. می ترسیم بر اثر مرور زمان خبرهای آنان از راه تهاجم فرهنگی به گوش مردم شهر هرت برسد و اینان نیز کم کم فیلشان یاد هندوستان بکند!! بنابراین باید چاره ای بیندیشیم.

اعلی حضرت آروغی زدند و سری خاراندند و گفتند:

خب ! می گویید چه کار کنیم؟

یکی از مشاوران گفت: ما هم باید تا اتدازه ای در زمینه های مدرنیسم گام هایی برداریم.

اعلی حضرت هرمبیل خشمگینانه فریاد زدند:

احمق ! مگر نمی دانی ما که نمی توانیم در علم و تکنولوزی به فرنگ برسیم. مگر گفته اعلی حضرت شاه شهید ناصرالدین شاه را نشنیده ای که در فرنگ چه گفتند؟

هردمبیل آنگاه با اب و تاب برای مشاوران تعریف کردند:

میکادو ،امپراتور ژاپن با اعلی حضرت ناصرالدین شاه قاجار همزمان می زیستند و هر دو به فرنگ سفر کردند. وضع هر دو کشور ایران و زاپن در آن روزگار یکسان بود. در  آغاز حکومت«می جی»  (همزمان امیر کبیر) در ژاپن فقط چهار درصد سواد داشتند. ناصرالدین شاه وقتی پیشرفت های فرنگ را دید،گفت:

ما هرگز به پای فرنگ نمی رسیم ؛فقط باید کاری کنیم که مردم ما نفهمند در آن طرف دریاها چه خبر است؟

در اینجا یکی از مشاوران با ترس و لرز گفت:

اعلی حضرتا ! قربانت شوم،اما میکادو بعد از مشاهده پیشرفت های اروپا گفت: ما با دو عنصر «قناعت» و «ثبات کار» باید خود را به پای اروپا برسانیم. چنان که امروزه ژاپن از کشورهای اروپایی نیز در مواردی جلوتر تست.

اعلی حضرت با شنیدن چنین سخنی فورا دستور داد این مشاور گستاخ را با اردنگی بیرون کنند و به اصطبل بفرستند! سپس روی خود را به دیگر مشاوران کرد و راه حل طلبید.

مشاوران وقتی چنین رفتاری را با همکار خود دیدند، با ترس و لرز ضمن تایید اوامر ملوکانه یک صدا گفتند: امر،امر ملوکانه است!


کاریـکاتورهای اجتـماعی، جـالب و مفهـومی

سرانجام پس از مجادلات مفصل به این نتیجه رسیدند که چون ما نمی توانیم در عرصه های توسعه فرهنگی،فناوری،اقتصادی،علمی،صنعتی و...به فرنگیان برسیم،باید با جادو و جنبل یک کار چشمگیر و فوق العاده ای انجام دهیم،که به ظاهر بالاتر از کار فرنگیان باشد و آن گاه با تبلیغات و جار و جنجال آن قدر درباره آن بزرگ نمایی کنیم تا مردم ما که عقلشان به چشمشان است،باور کنند که ما از فرنگی ها پیشرفته تریم!!

یکی از مشاوران گفت:فرنگی ها با سفینه های فضایی توانسته اند به ماه سفر کنند و نیز سفینه هایی به سیارات دوری بفرستند.ما باید اعلام کنیم که سفینه ای ساخته ایم که از سفینه های آنان پیشرفته تر است و به سیاره ای دورتر سفر می کند!

اعلی حضرت هردمبیل پرسید:مثلا کدام سیاره؟

مشاور فکری کرد و به عرض رسانید:مثلا می گوییم ما دو سیاره دوقلو کشف کرده ایم که تا کنون هیچ یک از ستاره شناسان به وجود آن ها پی نبرده بوده اند و آن ها را «جابلقا» و «جابلسا» نام گذاری می کنیم و اعلام می کنیم دو سفینه فضایی با نام های «هردمبیل یک» و «هردمبیل دو» با فضانوردانی به این دو سیاره فرستاده ایم.

هردمبیل گفت:خب !چطور این لاطائلات را به مردم بباورانیم؟

مشاور پاسخ داد: فیلم ها و تصاویری فتوشاپی!! تهیه می کنیم و آن قدر از طریق رسانه ها،و در خیابان ها و کوچه و معابر و... به طور شبانه روزی جار و جنجال می کنیم و مردم را زیر بمباران تبلیغاتی قرار می دهیم و این دفعه نیز مثل دفعات پیشین موفق می شویم و مردم هم به مرور باور می کنند. مگر اعلی حضرت خودشان بارها در رهنمودهای طلایی افاضه نفرموده اند که: «دروغ های بزرگ بگویید،ولی آن را بسیار تکرار کنید تا مردم بر اثر تکرار زیاد باور کنند.» ما می توانیم با تاسی به رهنمودهای معجزه آسای ملوکانه این خبر را نیز در اذهان مردم ساده اندیش خود جا بیندازیم.


کاریـکاتورهای اجتـماعی، جـالب و مفهـومی

...و این گونه شد که همه بلندگوهایی تبلیغاتی اعلی حضرت هردمبیل ، سال هاست شهر هرت را پیشرفته ترین،مرفه ترین و خوشبخت ترین ملل دنیا معرفی می کنند ....و مردم از شدت خوشی و خوشبختی!!دارند می میرند!!

این شگرد تبلیغاتی و ترفند عوام فریبی مدت ها توانست بسیاری از توده های مردم را بفریبد و به امور واهی سرگرم کند.

چند سال گذشت.باز مسئولان و مشاوران اعلی حضرت هردمبیل به این نتیجه رسیدند که جامعه شهر هرت دوباره به یک شوک تبلیغاتی و تپش کاذب علمی نیاز دارد.

روزی هردمبیل همه مشاوران و درباریان چاپلوس را به دربار فراخواند و مشکل جدید را با آنان در میان گذاشت و راه حل طلبید.

یکی از درباریان متملق شاه گفت: درست است ما از لحاظ فناوری و تولید دانش نمی توانیم به ملت ها و کشورهای پیشرفته برسیم،اما باز هم دوباره می توانیم با انجام یک کار پرسر و صدا وانمود کنیم که در علم و تکنولوژی از کشورهای پیشرفته دنیا حلو افتاده ایم.

مشاوران دیگر پرسیدند: چگونه؟

هردمبیل رو به سوی مشاور اعظم کرد و پاسخ این پرسش را به واگذار کرد.

مشاور اعظم اعلی حضرت افاضه فرمودند:

کشورهای پیشرفته مدعی اند که فضانوردانی را با سفینه های فضایی مثلا به ماه و مریخ فرستاده اند،ما اعلام می کنیم بر اثر رهنمودهای اعجازگر مقام عالی سلطنت دانشمندان ما موفق به ساختن سفینه ای شده اند که می تواند فضانوردان جان بر کف شهر هرت را به کره خورشید یعنی مرکز منظومه شمسی بفرستد!!

یکی از مشاوران تحصیل کرده فرنگ با کمی من و من کردن و با ترس و لرز گفت:

آیا شما می دانید که درجه حرارت سطح خورشید چقدر است؟

مشاور اعظم پرسید: خب ! چقدر است؟

مشاور فرنگ رفته گفت :

درجه حرارت سطح خورشید آن قدر بالاست که هر شیئی که از فاصله چندهزار کیلومتری به آن نزدیک شود،ذوب می شود.بتابراین هیچ کس و هیچ چیز نمی تواند به آن نزدیک شود؛تا چه رسد به این که روی ان فرود آید!

در اینجا اعلی حضرت که تا حالا ساکت نشسته و به گفت وگوی مشاوران گوش می داد،حوصله اش سر رفت و با عصبانیت بر سر مشاور فرنگ رفته فریاد کشید:

این شما غرب زده ها هستید که هر گاه ما می خواهیم گامی به سوی تکنولوزی و پیشرفت برداریم،با این بهانه ها آب به آسیاب خارجی ها می ریزید!!

سکوت مطلق همه حاضران را فرا گرفت. هیچ کس دیگر جرات نکرد حرفی بزند...لحظاتی بعد اعلی حضرت ادامه دادند:

اگر واقعا سطح خورشید این همه داغ و سوزان است،من دستور می دهم سفینه فضایی ما در شب عازم آنجا شود که از حرارت آفتاب در امان باشد و نسوزد!!!

به دنبال این اظهار نظر داهیانه(!!!) ملوکانه همه حضار تا ده دقیقه مرتب  کف می زدند!! 

...و دیگر هیچ کس جرات نکرد در این باره سخنی بگوید یا اظهارنظر کند.

****************

یک ماه بعد همه رسانه های دیداری و شنیداری و نوشتاری و گفتاری و...شهر هرت به طور ناگهانی خبری بسیار مهم را به عنوان بلندترین گام تاریخ علم در جهان بشری با طمطراق و هیاهو به گوش جهانیان رسانیدند. به دنبال آن به دستور ذات ملوکانه شهر هرت به مدت ده روز تعطیل رسمی اعلام شد و همه مردم موظف شدند تا ده شبانه روز با رقص و پایکوبی این پیروزی بزرگ علمی،سیاسی،اقتصادی،احتماعی وووو...را جشن بگیرند!!

بدینسان دیگر هیچ شهروند شهر هرت در برابر دیگر شهروندان جهانی احساس سرافکندگی نمی کردند.

فقط روزی در یکی از کلاس های دبستان کودک دانش آموزی از حای برخاست و از معلم جغرافی پرسید:

اقا اجازه؟! مگر کره خورشید هم شب و روز دارد؟!!

معلم در حالی که سرش را پایین انداخته بود، با لبخندی دستی بر سر دانش آموز کشید و گفت :

فرزندم فعلا بنشین تا .....؟!!


alt


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۱/۲۳
سید علیرضا شفیعی مطهر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی