سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

با جور و جمود و جهل باید جنگید
تا پاک شود جهان از این هرسه پلید
یا ریشه هر سه را بباید خشکاند
یا سرخ به خون خویش باید غلتید

بایگانی

۲۶ مطلب در تیر ۱۳۹۶ ثبت شده است

 #دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 654

 

 «ژرفای ریشه» و «بلندای اندیشه»

 

من «جوینده پگاه نور» و «پوینده راه شعور» را دیدم 

که در تاریکی «می زیست»، ولی در فراق روشنایی «می گریست». 

غافل از آن که همه «آبشاران نور» و «چشمه ساران شعور» 

از «ژرفای ریشه» و «بلندای اندیشه» او سرچشمه می گیرند.

کسی که «گوهرِ درونی را نیافته» و به سوی«جوهر بیرونی شتافته»،

نه «چیزی می یابد» و نه «پشیزی درمی یابد»! 

سروده ای منسوب به «امیر بیان»و«مولای مومنان»علی(ع) می گوید:

دوائکَ فیکَ وَ ماتخبروا

و دائکَ منکَ وَ ما تشعروا

اَتَزعَمُ اَنَّکَ جِرمٌ صَغیرٌ

وَ فیکَ انطوی العالم الاکبروا

دوای تو در توست و تو نمی دانی

و درد تو نیز در توست و تو نمی فهمی

آیا می پنداری تو جسم کوچکی هستی؟!

در حالی که جهان بزرگی در وجود تو نهفته است.

***

تویی تو نسخه رمز الهی

ز خود می خواه تو هر آنچه خواهی

***

کاریز درون جان تو می باید

کز عاریه ها تو را دری نگشاید

یک قطره آب در میان خانه

بهتر ز جویی که از برون می آید(سنایی غزنوی)

***

درون حبّه ای صد خرمن آمد

جهانی در دل یک ارزن آمد(مولانا)

***

میان آب حیاتی و آب می جویی

فراز گنجی و از فاقه در تک و پویی

تو کوی دوست همی جویی و نمی دانی

که گر نظر به حقیقت کنی تو آن کویی

***

ای خسته درون تو نهالی است

کز هستی آن تو را کمالی است

ای سایه نشین هر درختی

بنشین به کنار خویش لختی

***

در جُستن جام جم جهان پیمودم

روزی ننشستم و شبی نغنودم

ز استاد چو وصف جام جم بشنودم

خود جام جم جهان نمای جم من بودم

***

سال ها دل طلب جام جم از ما می کرد     

  وانچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد 

گوهری کز صدف کَون و مکان بیرون بود

طلب از گمشدگان لب دریا می کرد

بی دلی  در همه اوقات  خدا  با  او  بود      

  او نمی دیدش و از دور خدایا می کرد(حافظ) 

***

سبو بشکن که آبی نی سبویی

ز خود بگذر که دریایی نه جویی

سفر کن از من و مایی که مایی

گذر کن از تو و اویی که اویی(مغربی)

***

...و واپسین سخن این که انسان «خود باخته»و «خویش نشناخته»،

برای یافتن «باب نجات» و «آب حیات»،

کشتی را به جای «نوح» گرفته 

و جسم را به جای «روح»!

 

#شفیعی_مطهر

 

 کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۹۶ ، ۱۲:۱۲
سید علیرضا شفیعی مطهر

 #دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 653

 

 «گاه» یا «نگاه»؟! 

 

من چشم هایی را دیدم در «اسارت نهان» و «حقارت پنهان». 

زیرا بینایی دارند، نه «بینش» ؛ و نور دارند بدون «درخشش». 

بینایی انسان را از «سقوط در چاه» بازمی دارد

و بینش از «هبوط از جاه».

بینایی «انسان» را حفظ می کند 

و بینش «انسانیت» را. 

آن چه به «انسان،شعور» و به «انسانیت،نور» می بخشد،

نه «بینایی تیز»،که «بینش خردانگیز» است.

چیزی که به انسان ،ارزش می بخشد،

نه «گاه»،که «نگاه» است!

 

#شفیعی_مطهر

--------------------------- 

هبوط: فرودآمدن

جاه: قدر و شرف،فرّ و شکوه،شان و جلال،مقام،منزلت،جایگاه

گاه: تخت پادشاهی،جا،مکان

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۹۶ ، ۰۵:۳۱
سید علیرضا شفیعی مطهر

 #دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 652

 

 «اسیر» به دنبال «زنجیر»! 

 

«انسان هزاره سوُّم» در این «شهر پُرتلاطُم» 

«ذهنی خراشیده» دارد و «مغزی فروپاشیده».

   هر تکّه از مغزش در اسارت «جعبه ای جادویی» است با «هیبتی هیاهویی». 

در گزینش نوع اسارت «آزاد» است و آزادیش در «انقیاد».

با «شوق صدارت» ولی برای خرید «طوق اسارت»، 

با «کمال شَعَف» به «دنبال صَف» می ایستد!

در اینجا نه «زنجیر» به دنبال «اسیر»،

که «اسیر» برای استقبال از «زنجیر» می دَوَد!

 برای «تحمُّلِ حقارت» و «تذلُّل اسارت» مسابقه می دهند!

در این شهر «کرامت»،«حراج» است 

و «لئامت» نوعی «علاج» !

در هر جامعه که «بیداد،داد ستاند»

و «استبداد، فرمان براند»،

آن چه «می میرد،آژوی انسانیّت» است

 و آن چه «جان می گیرد،خوی حیوانیّت»!!

 

#شفیعی_مطهر

--------------------------

آژو : کوشش،همّت،غیرت(واژه اوستایی)

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۶ ، ۰۹:۴۴
سید علیرضا شفیعی مطهر

  #دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 651

 

«اشک نیاز» یا «چشمک ناز»؟! 

 

بهارتان پیروز

من باران را دیدم که «بی دریغ می بارید» و «بر فراز ستیغ می نالید»؛ 

زیرا «توده ابر» و این «آلوده سِتَبر» 

«چشمِ مِهر» و «چشمه سِپِهر» را پوشانیده بود

و مردم، «چشم ماهپاره» و «چشمک ستاره» را بیشتر دوست داشتند.

با خود اندیشیدم که این کار نه «نامُرادی»، که «نامَردی» است؛

آن همه «اشک نیاز» را به یک «چشمک ناز»فروختن! 

 

#شفیعی_مطهر

-----------------------------------

ستیغ: بلندی کوه،قلّه کوه

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۶ ، ۰۷:۰۳
سید علیرضا شفیعی مطهر

 #دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 650

 

 «بامِ کرامت» و «مقامِ انسانیّت» 

 

به من میگن سلطان

 

 «سگ های حقیر» عمری «اسیر» اند؛ 

 آن قدر «زنجیر را می بوسند»،تا از «تحقیر می پوسند»!

اگر این «سگ های اسیر» بر روی اجساد «شیرهای دلیر» هم برقصند، 

و با «شَیّادی»،«شادی» کنند 

و خود را «بزرگ» و شیر را «گُرگ» بپندارند؛ 

  باز هم «شیر، شیر» می ماند و «سگ، سگ»! 

زنهار که «جوان آزاده» و «انسان بااراده» 

خود «تن به تحقیر» دهد و «گردن به زنجیر» سپارد!

چنین کسی نه تنها از «بامِ کرامت»،

که از «مقامِ انسانیّت» ساقط می شود.

 

#شفیعی_مطهر

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ تیر ۹۶ ، ۰۹:۲۹
سید علیرضا شفیعی مطهر

 #دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 649)  

 

«بُت ها» و «بُتواره ها»!

 

من شیطان را در «بدترین لحظات» به هنگام «رَمیِ جَمَرات» دیدم. 

او می گفت: بسیاری از اینان که امروز به من «سنگ می زنند»، 

فردا به من «زنگ می زنند»!

در رَمیِ جمرات آن چه از سوی حاجیان «خوار» و «سنگسار» می شود، 

«یک فرهنگ» است،نه «یک سنگ»!

 «بُت های سنگی»، «ریشه در گِل» دارند

و «بُتواره های فرهنگی»، «اندیشه در دل»!

 «سنگ» را با «سنگ سخت تر» می توان شکست  

و «فرهنگ» را با «فرهنگ برتر»!

 «سنگ» به یک «روز» می شکند، 

ولی «فرهنگ» به «روزگاران»! 

هشداریم تا از «رُخساره»،«بُتواره» نسازیم!

 

#شفیعی_مطهر

-------------------------- 

رَمی: انداختن، افکندن، پرتاب کردن،سنگ انداختن

جَمَرات: جمع جمره،سنگ ریزه.جمرات نام سه موضع است در منی که حاجیان به هر یک هفت سنگریزه پرتاب می کنند.این عمل را «رَمیِ جَمَرات» می گویند

رُخساره: چهره،شخصیت،افراد مقدس

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ تیر ۹۶ ، ۰۸:۴۷
سید علیرضا شفیعی مطهر


  #دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 648

 

«خودباوری» و «خداداوری»

Image result for ‫خوردن حشرات زنده‬‎

 

من کسی را دیدم که به «کرّات» «حشرات» را 

«زنده زنده» و حتّی «پوست نکنده» می خورد. 

بنابراین دانستم که خوب یا بد بودن هر «پدیده دیرین» یا «آفریده نوین»

به نوع رابطه و نسبتی «بستگی» و «وابستگی» دارد

که بین «انسان فهمیده» و «پایندان پدیده» ایجاد می شود.

«نوع بازیابی»،«تنوّع ارزیابی» را می آفریند.

اینجاست که «احساس نفرت و نفرین» 

از «سپاس و آفرین» متمایز می شود.

آیا این نوع «آمیزه ساخت» و «انگیزه شناخت»

ما را بر این «خودباوری» و «خداداوری» نمی رساند

که «پیوسته» و «بایسته» 

همه باورها را نه تنها در «آرزوی رَصَد»،

که در «ترازوی خِرَد» بسنجیم؟

 

#شفیعی_مطهر

 -----------------------------

پایندان: ضامن،کفیل،پذیرفتار،میانجی

بازیابی: پیداکردن،یافتن

رَصَد: مراقبت،به چیزی نظردوختن و مراقب بودن

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ تیر ۹۶ ، ۰۶:۲۴
سید علیرضا شفیعی مطهر
 #دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 647
 
 
«ستون بینش» و «قانون آفرینش»!

 

 

 

من «بَذری نهفته» و «جَذری نشکفته» را دیدم 

که «جنگلی سبز در رویا» داشتند و «رویشی سپید در روایت» .

«راز پایداری» و «رمز ماندگاری»

در «استمرار رویش» است و «استبصار پویش».

«آنی درنگ» را «جهانی ننگ» می دانستند .

«میرایی» را در «ایستایی» می دیدند

و «پایایی» را در «پویایی»!

این «ستون بینش» است و «قانون آفرینش»!

 

#شفیعی_مطهر

 ----------------------------------

جذر: بیخ،ریشه،اصل

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۶ ، ۱۱:۲۳
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

 #دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 646) 

 

«شادی دل»،«آزادی از گِل»

 

  


 شادی «گلی معطّر» و «سُنبُلی مُعنبر» است 
 
که باید بر «شاخسار دل و جان» بشکفد،
 
نه بر «رُخسار و لب خندان».  
 
«شادی دل»،«آزادی از گِل» است!
 
تا «دل» اسیر «گِل» است،
 
«ترنّم شادی» و «تبسّم آزادی» «مشکل» است!
 
باید «رشته های وابستگی» و «سرشته های خستگی» را «گسست»
 
و به «مهرِ پویایی» و «سپهرِ پایایی» «پیوست»!
 
«بستر خاک»،«خاکستر هلاک» است!
 
در این بستر از «رای» جز «ریوه» نبینی
 
و از «نای» جز «نیوه» نشنوی! 
 
 
#شفیعی_مطهر
 
----------------------
سُنبل: خوشه  
 
مُعنبر: عنبرین، چیزی که به عنبر و بوی خوش آغشته شده 
 
مهر: آفتاب،خورشید
 
رای: اندیشه،فکر، عقل ،عقیده، تدبیر،عزم
 
ریوه: مکر،حیله،فریب،افسون
 
نای: نی،از آلات موسیقی که با دهان نواخته می شود
 
نیوه: ناله، افغان، خروش، گریه، نوحه
 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۶ ، ۱۱:۱۲
سید علیرضا شفیعی مطهر
  #دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 645) 
 
 
«وجود خاکی» و «موجود افلاکی»
 
 
«سوره گزینش شیطان» و «اسطوره آفرینش انسان» 
 
این «پیام اخلاقی» و «مرام مشتاقی» را  تجلّی می بخشد که
 
«غرور اهریمنی» از «فرشته زیبا،شیطان فریبا» می سازد
 
و «فرشته فروتنی» از «خاک هیولایی،انسان اهورایی»!
 
 «فرشته فروتنی» و «سرشته روشنی»
 
از «جود»،«وجود» می سازد
 
و از «وجود» ،«موجود»!
 
«وجود خاکی» را به جایگاهِ «موجود افلاکی» می رساند ؛
 
ولی «غرور طاغوتی» و «جور جبروتی»
 
«انسان بی ادراک» را به «حرمان هلاک» می کشاند!
 
 
#شفیعی_مطهر
 
-------------------------
اسطوره:  افسانه،قصه،حکایت
 
مرام: مقصود،آرمان،هدف
 
هیولا: ماده و اصل هر چیز،صورت و هیکل
 
جود: کرم،بخشش،جوانمردی،عطا
 
وجود: هستی،یافتن،دریافتن،جسم و بدن
 
موجود: به وجود آمده،آفریده شده
 
جبروت: قدرت و سلطه
 
حرمان: نومیدی،بی بهرگی
 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۹۶ ، ۰۷:۱۷
سید علیرضا شفیعی مطهر