سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

با جور و جمود و جهل باید جنگید
تا پاک شود جهان از این هرسه پلید
یا ریشه هر سه را بباید خشکاند
یا سرخ به خون خویش باید غلتید

بایگانی

سخن آغازین /4

از کتاب « دل دیدنی های شهر سرب و سراب»،جلد نخست

بزودی منتشر می شود

#شفیعی_مطهر
 


چرا بیشتر جمله ها با واژه « مَن» در آغاز شده است؟

  حکیمی در کنار راننده خودروی خود از چهارراهی عبور می کردند.با روشن شدن چراغ قرمز ،راننده توقف کرد و پس از لحظاتی پس از سبزشدن چراغ، خودروی حامل حکیم نیز حرکت کرد. درست در وسط چهارراه با خودروی که اشتباهی وارد چهار راه شده بود،برخورد کرد.

پس از ورود پلیس راهنمایی به ماجرای تصادف هر دو راننده ادعا می کردند که در موقع ورود به چهار راه چراغشان سبز بوده، بنابراین پلیس بر آن شد تا از آقای حکیم بخواهد تا صحت ادعای راننده خود را تایید کند. حکیم بنا بر نظام فکری حکیمانه خود چنین گواهی داد:

«در وقت حرکت راننده من،چراغ چهار راه به نظر «من» سبز می رسید!! »

لطفا چرایی و چگونگی این گواهی حکیمانه را بکاوید! حکیم چون با چشمان واقع بین خود «سبزبودن» چراغ را مشاهده کرده، قطعا یقین داشته که راننده اش خلاف نکرده ،ولی باز هم باور خود را به صورت یک گزاره قطعی و جزم بیان نمی کند! و آن را مقید به نوع نگاه خود می نماید!

آیا اگر همه باورمندان همه گزاره ها و نحله های فکری و عقیدتی در تاریخ بشر با پرهیز از جزم اندیشی،تنها باورهای خود را با تاکید بر «نظر من!!!» بیان می کردند،آیا امروزه انسان های آغازین دهه های هزاره سوم میلادی دچار این همه اختلاف نظر بین صاحب نظران گوناگون علمی و فلسفی و سیاسی و اجتماعی بودند؟!

گاهی برخی از دوستان فرزانه با زبانی دلسوزانه می گویند:

چرا همه جملات مجموعه «دل دیدنی های شهر سرب و سراب» با واژه « من» آغاز می شود؟

آیا تکرار واژه « مَن» در آغاز همه جملات ، نشانه «مَنِیَّت» نیست؟

من ضمن سپاس از همه عزیزان فرزانه و فاضل توضیحا مطالبی را به استحضار همه دوستان عزیز می رسانم؛ ولی همچنان به نظریه همه دوستان احترام می گذارم؛گر چه از توضیحات حقیر قانع نشوند!

معمولا همه کسانی که درباره هر موضوعی فرهنگی،سیاسی،فلسفی،علمی،اقتصادی،مذهبی،و....نظری یا تحلیلی و تفسیری ارائه می دهند، آیا جز این است که تنها «نظر» و «تحلیل» و « تفسیر» خود را درباره آن موضوع ارائه می کنند؟ در حالی که معمولا نظردهنده و مفسر و تحلیلگر نظر خود را به گونه ای عرضه می کند که گویا حقیقت همین است و بس!

یعنی عرضه کننده نظر، همه حقیقت را در نظر و تحلیل خود می بیند و لاغیر!

در حالی که حقیر بدین شیوه معترض و منتقد است؛ زیرا من بر این باورم که هر کس درباره هر موضوعی نظر می دهد،فقط به فقط نظر خود را عرضه کرده،نه بیان کل حقیقت را!

به دیگر سخن من نظریات همه صاحب نظران درباره هر موضوعی را قابل نقد می دانم. نظریات همه انسان ها را حتی اگر ترجمه و تفسیر متون مقدس باشد،گزاره ای می دانم که می تواند درست یا نادرست یا دربر دارنده بخشی از حقیقت باشد.

اکنون این حقیر با بضاعت اندک خود از آغاز تصریح می کنم که این گزاره ها تنها و تنها «نظر من» است؛نظر یک انسان، محتمل الخطاست و نظرش قابل نقد و ارزیابی است.

کسی این گزاره ها را ارائه می کند که بر این باور است که همه باورهای همه انسان ها قابل نقد است. بنابراین چه بهتر که از آغاز تصریح و تایید کنیم که آن چه می گویم و می نگارم ، تنها نظر «من» است! نظر یک انسان محتمل الخطا ،نه حقیقت مطلق!

هر مخاطب فرزانه و فرهیخته باید بر پایه رهنمود آسمانی 

« فَبَشِّر عِبادِالَّذینَ یَستَمِعونَ القَول فَیَتَّبِعونَ اَحسَنَه» 

و نیز بر اساس سخن حکیمانه امام حسین(ع) «کونوا نقّادالکلام»، این سخن و هر سخن دیگر را با ترازوی عقل و خرد بسنجد و بهترینش را برگزیند!
 
سید علی رضا شفیعی مطهر

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

https://t.me/amotahar

کانال رسمی ویدیویی در سایت آپارات:

http://www.aparat.com/modara.motahar 


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۱۱/۱۲
سید علیرضا شفیعی مطهر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی