سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

با جور و جمود و جهل باید جنگید
تا پاک شود جهان از این هرسه پلید
یا ریشه هر سه را بباید خشکاند
یا سرخ به خون خویش باید غلتید

بایگانی

راه بقای حکومت هردمبیلی!

قصّه های شهر هرت/116

اعلی حضرت هردمبیل از بس خون ریخته و مخالفانش را شکنجه کرده و ملت را به خاک سیاه نشانده ،به بیماری عجیبی مبتلا شده بود. او به نوعی سادیسم گرفتار شده بود و نه تنها از آزار انسان ها لذّت می برد،بلکه هر شب قبل از خواب باید انسانی را در حضور او شکنجه کنند تا زیر شکنجه جان دهد و همزمان با جان کندن او آرام به خواب رود!

پزشکان از درمان او درماندند. درباریان ناگزیر هر روز جوانان بی گناهی را به بهانه های گوناگون نظیر پوشش نامناسب،نوع آرایش مو،رفتار مشکوک،عدم احترام به مجسّمۀ هردمبیل و...بازداشت می کردند و شبی یک نفر از آنان را به منظور خواب آرام هردمبیل زیر شکنجه می کشتند!

کم کم این خبر تکان دهنده ،وحشیانه و جنایتکارانه به بیرون درز می کرد و گاهی سر از رسانه های داخلی و حتّی خارجی درمی آورد.دستگاه های امنیّتی وقتی با اعتراض روزافزون داخلی و بین المللی روبه رو شدند،در صدد یافتن راه حلی برآمدند. یکی از فرنگ رفته ها از ساختن ربات آدم نما در فرنگ خبر داد. لذا با صرف هزینۀ سنگینی یک ربات از فرنگ خریدند و آوردند که کاملا شبیه انسان بود.  

 در نخستین شب وقتی ربات زیر شکنجه قرار گرفت،به شدت مقاومت کرد و باعث رنجش اعلی حضرت شد. بنابراین از وزیر دربار خواست هر شب جوانانی را که به حضور می آورند، کاری کنند که صدای فریاد و نعرۀ آنان سلطان را نیازارد. لذا کارشناسان، عصب احساس درد و قدرت تفکّر ربات را قطع کردند!

از این پس تنها فرق این ربات و آدم های معمولی این بود که احساس نداشت. نه چشمش می توانست شکنجه ها را ببیند و نه درد را حس می کرد.

برای این که هردمبیل نفهمد این ربات است،هر شب او را به شکلی درمی آوردند و لباسی تازه به او می پوشاندند. بنابراین می توانست در آرام کردن عطش دیگرآزاری هردمبیل نقش خوبی ایفا کند.

سال ها گذشت و هردمبیل هم چون چندان خبری از پیشرفت های علمی دنیا نداشت،باور نمی کرد که بشر  توانسته آدم مصنوعی بسازد. لذا از شکنجه کردن او با شیوه های گوناگون لذّت می برد و از این که در برابر شکنجه مقاومت نمی کند،اظهار رضایت می کرد.

پس از سال ها کم کم به این فکر افتاد که چرا این آدم ها در برابر شکنجه و آزار و اذیّت هیچ مقاومتی نشان نمی دهند!

روزی این سوال را از وزیر دربار پرسید. در آغاز او کوشید از پاسخ طفره برود. وقتی اصرار هردمبیل را دید،نتوانست بیشتر تاب بیاورد،لذا اعتراف کرد که مدت هاست ما به جای آدم های شهر هرت،از ربات برای شکنجه استفاده کنیم. وزیر دربار نگران بود نکند شاه پس از شنیدن این واقعیّت او و دیگر درباریان را مورد مواخذه قرار دهد و مجازات کند.ولی هردمبیل پس از شنیدن این خبر به فکر فرورفت.

وقتی وزیر علّت سکوت و تامّل سلطان را پرسید،شاه گفت:

فکری به خاطرم رسید. باید همۀ مردم شهر هرت را چون این ربات تربیت کنیم که هر گاه ما هر گونه خواستیم آنان را بیازاریم و چون حیوان از آنان کار بکشیم و هیچ کس جرات کوچک ترین اعتراضی نداشته باشد!

از آن روز به بعد همه عوامل حکومتی کوشیدند با گرفتارکردن همۀ مردم شهر هرت به بیماری «درماندگی آموخته شده» از هر شهروند یک رباتی بسازند که نه درک و فهم داشته باشد و نه احساس درد و ناله و اعتراض!!

...و این تنها راه بقا و ابقای هر حکومت دیکتاتوری و هردمبیلی در دنیاست!

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۱۰/۲۶
سید علیرضا شفیعی مطهر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی