سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

با جور و جمود و جهل باید جنگید
تا پاک شود جهان از این هرسه پلید
یا ریشه هر سه را بباید خشکاند
یا سرخ به خون خویش باید غلتید

بایگانی

مشاعرۀ هردمبیلی! قصّه های شهر هرت،قصۀ170

پنجشنبه, ۲۶ آبان ۱۴۰۱، ۰۵:۰۰ ب.ظ

مشاعرۀ هردمبیلی!

قصّه های شهر هرت،قصۀ170

شفیعی مطهر

یکی از ندیمان اعلی حضرت هردمبیل تعریف می کرد و می گفت:

روزی اعلی حضرت دوسه جام می زده و بسیار شاد و شنگول و سرمست بود. مرا احضار کرد و با تشر گفت:

پدرسوخته! بیا امروز کمی با هم مشاعره کنیم!امروز ما خیلی شادیم.

گفتم: اعلی حضرتا! قربانت شوم!من که شعر بلد نیستم. سوادی ندارم.

گفت: حتماً باید بیایی مشاعره کنیم!

ناگزیر با اجازه در محضرشان نشستم و معظّم له مشاعره را آغاز کرد و گفت:

ما مصرعی می سراییم و تو باید فوراً مصرع دیگرش را بسرایی!

منم سلطان تویی فرّاش باشی!

من هر چه فکر کردم چیز دیگری جز این به ذهنم نرسید.بنابراین بدون این که فکر معنی آن باشم،فوراً گفتم:

منم چوپان سگم شاید تو باشی!

*************

حالا دو ماه است در زندان دارم تاوان آن روز مشاعره را می دهم!

دانلود رایگان کتاب ها و دیگر آثار این قلم در کانال گزین گویه های مطهر

https://t.me/nedayemotahar

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱/۰۸/۲۶
سید علیرضا شفیعی مطهر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی