سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

با جور و جمود و جهل باید جنگید
تا پاک شود جهان از این هرسه پلید
یا ریشه هر سه را بباید خشکاند
یا سرخ به خون خویش باید غلتید

بایگانی

#طنزسیاهنمایی.451 حرف آخر!

يكشنبه, ۲۵ دی ۱۴۰۱، ۰۶:۴۹ ب.ظ

#طنزسیاهنمایی.451

حرف آخر!

گفت: این تعبیر امام که"میزان رای ملّت است" و این سخن رهبری که حفظ آرای

مردم "حق‌ّالناس" است،یعنی چه؟

گفتم: یعنی این مردم اند که در ادارۀ امور کشور باید حرف آخر را بزنند.

گفت: آقای وزیر کشور در دیدار اعضای ستاد برگزاری مراسم سالگرد مصباح‌یزدی

گفته اند:

«نشر افکار شخصیّت‌هایی چون مصباح یزدی لازمۀ گام دوم انقلاب است.»

گفتم: جمله درستی فرموده اند.

گفت: مرحوم مصباح یزدی براین عقیده بودند که «مردم در حکومت مگر حقّی دارند

که آن را بخواهند به دیگری بدهند؟ مردم حقّ انتخابی در حکومت ندارند!»

گفتم: به نظر تو هوای امروز سردتر از دیروز نشده؟ ظاهراً دیروز گرم تر بود! راستی

می گویند سکّه گران شده. راست می گویند؟

گفت: باز هم حرف توی حرف آوردی؟! جواب مرا بده!

دکتر شریعتی می گفت:

عموی من در یکی از روستاهای سبزوار زندگی می کرد .او یک نوکری داشت به

اسم میرزا حسن. یک روز عمو به میرزا حسن چند تا خروس می دهد که آن ها را به

عنوان هدیه برای یکی از آشنایان در ده بالا ببرد. اما نوکر گویا خروس ها را بالا می

کشد و به آن آشنا نمی دهد. فکرش این بوده که آقا که رفت و آمدی به آن ده ندارد

و متوجه قضیه نمی شود.

از قضا بعد از مدتی همان آشنا به دیدن عمو می آید. آن روز میرزا حسن خیلی

دلواپس و سراسیمه می شود که نکند در گفتگوهای این دو قضیه خروس ها بر ملا

شود. از همین رو دائم دور و بر اتاق میهمانی عمو می چرخد و گوش به زنگ است

که اگر صحبتی از خروس به میان آید چاره ای بکند، تا زمانی که حاج عمو از مهمان

می پرسد: راستی آن خروس ها.........

میرزا حسن همین که کلمه خروس را می شنود، ناگهان با حالتی پریشان و دلواپس

خودش را به داخل اتاق می اندازد و شروع می کند به داد و فریاد و به سر و کله

خودش زدن که:

چه نشسته اید؟! خانه های مردم آتش گرفته و عنقریب است، که همه جا بسوزد.

با شنیدن این خبر عمو و مهمان سراسیمه از اتاق بیرون می پرند و دوان دوان به

سوی مرکز ده حرکت می کنند. اما معلوم می شود که خبر دروغ بوده و شکر خدا

همه چیز در امن و امان است، و بدین ترتیب میرزا حسن از طرح ماجرای خروس

جلوگیری می کند.

حالا خروس تو هم وضع آب و هوا و قیمت سکّه است!

گفتم: تو هم فقط می خواهی #سیاهنمایی کنی!

شفیعی مطهر

لینک کوتاه :

https://www.eqtesaddan.ir/?p=112054

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱/۱۰/۲۵
سید علیرضا شفیعی مطهر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی