سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

سخن مطهر

بخشی از مقالات،سروده ها،روزنوشت ها و تالیفات سیدعلیرضا شفیعی مطهر

با جور و جمود و جهل باید جنگید
تا پاک شود جهان از این هرسه پلید
یا ریشه هر سه را بباید خشکاند
یا سرخ به خون خویش باید غلتید

بایگانی

۳۰ مطلب در ارديبهشت ۱۴۰۰ ثبت شده است

 #طنزسیاهنمایی. 187

هردمبیل کرۀ شمالی!

گفت: در کره‌ی شمالی هر ۴ سال یک بار انتخابات برگزار می‌شود با یک نامزد و یک شرکت‌کننده که آن هم رهبر کره‌ی شمالی است که به خود رای می‌دهد و همه کاره‌ی کشور می‌شود! 

گفتم: این که اسمش انتخابات نیست! 

گفت: او چه کار به انتخابات دارد؟ او عاشق است!

گفتم: عاشق کیست؟

گفت: عاشق خودش!  

گفتم: مگر دیوانه است که عاشق خودش شده؟ یعنی خودشیفته است؟

گفت: اگر دیوانه نبود که با دیکتاتوری احمقانه سال های سال یک ملّت را به بند و بردگی نمی کشید! 

گفتم: مردمی که خود تن به بردگی می دهند،لیاقتشان بیش از این نیست!

گفت: می گویند روزی یک خودکامه در قصرش قدم می زد.یکی از باغبانان را دید که گل های زیبایی پرورش داده است. به او گفت:

مرتیکۀ پدرسوخته! چه باغبان ماهری هستی!

او از آن پس هرکجا در هر جمعی که می خواست خودستایی کند،این خاطره را با آب و تاب تعریف می کرد و این  جمله را با تاکید  تکرار می کرد که اعلی حضرت خودشان شخصاً از دو لب مبارک به من فرمودند:

مرتیکۀ پدرسوخته! چه باغبان ماهری هستی!

گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟

#شفیعی_مطهر

کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۴:۵۲
سید علیرضا شفیعی مطهر

 روزگار است آن که....

قصّه های شهر هرت .قصّّۀ 131

#شفیعی_مطهر

روزی یکی از روشنفکران شهر هرت نامه ای سرگشاده به اعلی حضرت هردمبیل نوشت و با قلمی مودّبانه برخی کارهای مستبدّانۀ هردمبیل را مورد انتقاد قرار داد و در پایان او را نصیحت کرد که پیش از این که همۀ پُل های پشت سرت را خراب کنی،بیدار شو و به سوی ملّت برگرد!

هردمبیل که تندیس نخوت و غرور و تکبُّر بود،از هر گونه نصیحت ناراحت می شد،دستور داد او  را دست بسته با زنجیر به حضورش بیاورند. در نهایت دستور داد او را به قدری شکنجه دهند تا جان دهد! در لحظه ای که  ماموران این روشنفکر آزاده را به سوی شکنجه گاه می بردند،رویش را به هردمبیل کرد و با صدای بلند این بیت را خواند:

روزگار است آن که گه عزّت دهد گه خوار دارد

چرخ بازیگر از این بازیچه ها بسیار دارد

و بعد افزود به زودی تو هم لباس خواری و ذلّت را خواهی پوشید!

چند صباحی بیشتر نگذشت که اعلی حضرت هردمبیل شاه شهر هرت بیماری فراموشی گرفت به طوری که اسم و عنوان پادشاهی خودش را هم فراموش می کرد. بنابراین روزی صدراعظم طیّ اطلاعیّه ای به همه درباریان دستور داد که از این پس هر کس با اعلی حضرت برخورد کرد باید پیش از صحبتی اول نام و عنوان پادشاهی را به او یادآور شود.

روزی هردمبیل در باغ قصر خود قدم می زد. نگاهش به باغبان افناد که مشغول کوددادن باغچه ها بود. نزد او رفت و از او پرسید: من کی هستم؟

باغبان که قبلاً برخی سخنرانی های شاه را شنیده بود که خود را خدمتگزار مردم می نامید،به شاه گفت: شما خدمتگزار هستید!!

هردمبیل هم بدون هیچ اعتراضی باور کرد. باغبان که از حمل کیسه های کود خسته شده بود،موقعیبت را مغتنم شمرد،لذا به او گفت: 

بیا این گونی های کود را برایم حمل کن و هر گونی کود را میان یکی از کرت ها بگذار!

هردمبیل هم مثل یک کارگر ساده شروع کرد به حمل گونی های کود. پس از ساعتی که کار نزدیک به پایان بود،یکی از نوکرهای دربار، هردمبیل را در حالی دید که خسته و عرق ریزان دارد کودها را حمل می کند،بنابراین جلو رفت و گفت: 

اعلی حضرتا! این چه کاری است که می کنید؟

هردمبیل پرسید: من کی هستم؟

پاسخ داد: اعلی حضرت هردمبیل هستید!

هردمبیل تا این سخن را شنید،گفت: راست می گویی؟

پاسخ داد: بله قربان!  

هردمبیل فورا! لباس هایش را تکاند و با خشم به داخل قصر رفت و باغبان را احضار کرد و با داد و فریاد به او گفت:

چرا با من مثل خدمتگزار رفتار کردی؟چرا به من نگفتی هردمبیل شاه هستم؟مگر دستور صدراعظم را نشنیده بودی که باید مرا پادشاه بنامی؟

 باغبان گفت: اعلی حضرتا! من فرمان صدراعظم را شنیده بودم،ولی خودتان در نطق هایتان می فرمودید من خدمتگزار مردم هستم.من هرگز سخن هیچ کس را بالاتر از سخن اعلی حضرت نمی دانم.لذا من هم سخن شما را باور کردم! 

شاه او را بخشید و مرخّص کرد. باغبان در حال ترک دربار، این بیت قائم مقام فراهانی را آهسته زیر لب زمزمه می کرد:

روزگار است آن که گه عزّت دهد گه خوار دارد

چرخ بازیگر از این بازیچه ها بسیار دارد 

 

کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۵:۰۶
سید علیرضا شفیعی مطهر

 #طنزسیاهنمایی.186

ممنوعه ها!

گفت: در مراسم تحلیف بایدن  ۵ رئیس جمهور قبلی به همراه همسرانشان شرکت کردند. حالا در ایران در مراسم تحلیف رئیس جمهور،چند رئیس جمهور یا رئیس دولت قبلی شرکت می کنند؟

گفتم: چرا که نه؟

گفت: آخر از بین آن هایی که زنده اند،یکی فراری است،یکی در حصر، دیگری ممنوع التّصویر ،بعدی منحرف و معترض و آخری را هم تا آن تاریخ آن قدر عیب و پاپوش برایش درست می کنند،که نتواند شرکت کند!

گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟

#شفیعی_مطهر

 

کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۴:۴۰
سید علیرضا شفیعی مطهر

 #طنزسیاهنمایی. 185

درآمد سرانۀ ایران آلمان!

گفت: اجازه می دهی یک سوال بپرسم؟

گفتم: بشرطها و شروطها!

گفت: یعنی چه؟

گفتم: اوّلاً آسان باشد.ثانیاً سوالی نباشد که گفتنش زبان را بسوزد و نگفتنش مغز استخوان را،ثالثاً  به جایی و کسی برنخورد؛رابعاً #سیاهنمایی نباشد؛ خامساً....

گفت: خب! پس بگو اصلاً سوال نکن!

گفتم: حالا بگو! خلاصم کن!

گفت:  اخیراً آقای رئیس جمهور فرمودند: 

اقتصاد ما شرایط بهتری نسبت به اقتصاد آلمان دارد.

گفتم: خدا را شکر!این که خبر مبارکی است. حالا کجای این خبر سوال  دارد؟

گفت: اقتصاد بهتر یعنی چه؟

گفتم: مثلاً درآمد سرانۀ ما بیش از آن هاست!

گفت: اتّفاقاً به گفته یکی از نمایندگان مجلس یازدهم در سال گذشته درآمد سرانه هر ایرانی ۵ میلیون تومان در سال بوده است.رقمی که با قیمت امروز دلار(مهرماه99)، حدود ۱۷۰ دلار می‌شود که با ۴۰،۰۰۰ دلار درآمد سرانه آلمانی‌ها تفاوت فاحشی دارد.( روزنامه تعادل)

گفتم:باز هم #سیاهنمایی کردی؟

#شفیعی_مطهر

 

کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۴:۵۳
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1597)

«اصول اصالت» یا «عدول از عدالت»؟!

«سرشت انسان» برای زیستن در «بهشت رضوان» آفریده شده است.

بنابراین آن که «اصول اصالت را می داند»،

«عدول از عدالت را نمی تواند».

هر انسان «در ذات،جویندۀ دادخواهِ عدالت» است،

پس باید «در صفات نیز پویندۀ راهِ اصالت» باشد.

بیاییم همۀ «پدیده ها» و «عقیده ها» را 

با «اصالت بسنجیم» و از «عدالت نرنجیم».

#شفیعی_مطهر

------------------------------- 

عدول:بازگشتن،از راه برگشتن،بازگشت

کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۴:۵۱
سید علیرضا شفیعی مطهر

 #طنزسیاهنمایی.184

نارضایتی مسئولان!!

گفت: شما شهروندان چه کرده اید که مسئولان این قدر از دستتان ناراضی شده اند؟

گفتم: ما چه کرده ایم؟

گفت: نمی دانی چه کرده اید که آقای رئیس‌جمهور از گرانی و تورم در کشور ناراضی هستند؟!
⛔️نماینده‌های مجلس به اختلاس‌ها و باندبازی‌ها اعتراض دارند؟
⛔️اعضای شورای شهر از آلودگی هوا و ترافیک شهرها گله دارند؟
⛔️قوه قضائیه هم از قانون گریزی گله می‌کند؟

....نوه امام از کل وضع موجود ناراضی اند؟!!!!

من نگرانم مسئولان آنقدر ناراضی شوند که بریزند در خیابان ها و ما مردم را عوض کنند؟!

چرا کارهایی می کنید که مسئولان را این قدر ناراحت می کنید؟

گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟

 

کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۳:۴۳
سید علیرضا شفیعی مطهر

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد1596 )

«بساطِ دار» و «نشاط اقتدار»

در هر «نظام استبدادی» و «ضدِّ آزادی»،

تا «آخرین لحظات تلاشی» و «واپسین اوقات فروپاشی»،

 در هر «وادی» همه چیز «عادی» به نظر می رسد.

تنها نخبگانی «خطِّ خطر را درک» و «قصر قیصر را ترک» می کنند،

که «اُفُقِ دورِ آزادی را می نگرند» و «تحقُّقِ منشورِ شادی را می نگارند»!

خودکامگان تا «فرمان می رانند»،«جان می ستانند»  

و همچنان در «خواب خرگوشی» اند و «سراب فراموشی»!

نه «اوجِ انزجارِ چشم ها» را می بینند و «موجِ انفجارِ خشم ها» را .

نه «گوشی برای شنیدن» دارند و نه «هوشی برای اندیشیدن»!

آن گاه «ندای توده» و این «صدای ستوده» را می شنوند ،

که «بساطِ دار» ، «نشاط اقتدار» را برمی چیند!

#شفیعی_مطهر

----------------------------

تلاشی: از هم پاشیده شدن

 

کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۴:۴۳
سید علیرضا شفیعی مطهر

 #طنزسیاهنمایی. 183

عادت به گرسنگی!!

گفت: یک مقایسه آماری نشان می‌دهد که جمعیت جوان ایران با نرخ رشد منفی ۳،۲۴ درصد در حال کاهش است.

علی‌اکبر محزون می‌گوید: «آمار ازدواج از ۸۹۱ هزار در سال ۹۰ به ۵۵۰ هزار در سال گذشته رسیده است.» بنابر همین آمار همزمان سن ازدواج بخصوص در شهرهای بزرگ مانند تهران بالا رفته است.

گفتم: به نظر تو علّت روند کاهش ازدواج و زادوولد چیست؟

گفت: از اوایل دهه 80 میلادی به دلیل وخامت شدید اوضاع اقتصادی و سیاسی، در مردم شوروی یک درک جمعی در باب ضرورت عدم فرزندآوری ایجاد شده بود. همه می گفتند: 

چرا بچه بیاریم تا بچه هامون هم مثل خودمون بدبخت بشن؟!

گفتم: منظور تو این است که فقر و نداری باعث روند کاهش نرخ ازدواج و فرزندآوری است؟

گفت: بله!کودکی از پدر فقیر و بیکارش پرسید: 

تا کی باید گرسنگی را تحمُّل کنیم؟

پدر گفت: تا چهل روز!

کودک گفت: پس از چهل روز به رفاه و آسایش می رسیم؟

پدر گفت: نه عزیزم! به گرسنگی عادت می کنیم!!

گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟!

#شفیعی_مطهر

 

کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۵:۰۱
سید علیرضا شفیعی مطهر

فجایع دربار هردمبیلی!

قصّه های شهر هرت. قصّۀ130

 #شفیعی_مطهر

روزی هردمبیل،صدراعظم را احضار کرد و با خشم و فریاد گفت:

شنیده ام یک معلم به نام «حکیم فرهنگی»،کتابی به اسم «فجایع دربار هردمبیلی» دربارۀ مفاسد و فجایع دربار ما نوشته و منتشر کرده! چه کسی به او مجوّز انتشار داده؟چرا دولت تو این قدر بی در و دروازه است که هر اهل قلم بتواند این چنین جسارتی بکند؟ فوراً او را دستگیر کنید و در زیر سخت ترین شکنجه به حیاتش پایان دهید؛تا دیگر کسی جرات نکند این گونه قلم بزند!

صدراعظم با شرمندگی به عرض رسانید: قربان! دستگاه های امنیّتی ما بشدّت هر گونه اثر مکتوب را نظارت و سانسور می کنند. کتاب «فجایع دربار هردمبیلی» نیز پس از توقیف به طور زیرزمینی و مخفیانه چاپ و منتشر شده است. اکنون نیز حسب الامر ملوکانه با نویسنده آن بشدّت برخورد می شود و کلّیّۀ نسخه های کتاب را در هر کجا بیابیم نابود می کنیم!

اوامر آن روز هردمبیل با شدّت و حدّت اجرا شد و «آقای حکیم فرهنگی»معلم و نویسندۀ کتاب را زیر شکنجه بی رحمانه کشتند؛ولی وقتی خبر کشتن او و توقیف کتاب «فجایع دربار هردمبیلی» به گوش مردم رسید،عطش مردم به یافتن و خریدن آن کتاب بشدّت افزایش یافت .به طوری که هر جوانی دربه در به دنبال یافتن آن کتاب بود. بزودی این کتاب حکم کیمیا پیدا کرد و با چند برابر قیمت معامله می شد. هر کس کتاب را پیدا می کرد با هر امکاناتی به تکثیر ان می پرداخت. بزودی آن کتاب پرتراژترین کتاب سال کشور شد.

ماه ها از انتشار این کتاب گذشت و علاقه مندان به طور زیرزمینی به چاپ و تکثیر آن مشغول بودند .زمانی به هردمبیل خبر رسید که سازمان فرهنگی بین المللی مشغول جمع آوری فهرست پرتیراژترین کتاب های منتشرشدۀ در همۀ کشورهای جهان است تا کشورهای رتبه اول نشر جهان را معرّفی کند.هردمبیل بلافاصله با احضار صدراعظم به او گفت:

ترتیبی بده به هر قیمتی شده باید کشور ما در صدر فهرست کشورهای فرهنگی دنیا باشد و در تیراژ کتاب هم ما باید رتبۀ نخست دنیا را داشته باشیم.مرخّصی!

صدراعظم پس از خروج از خدمت اعلی حضرت ضمن صدور دستوری از وزیر فرهنگ و هنر خواست تا با همکاری همۀ مراجع فرهنگی فهرست پرتیراژترین کتاب ها را تهیّه و  اعلام کنند.

پس از تهیّۀ این فهرست و اعلام تیراژ کتاب ها مراتب را به شرف عرض ملوکانه رساندند. شاه چون هیچ سروکاری با کتاب و مطالعه نداشت،بدون این که فهرست را ببیند،دستور داد تا آن را به سازمان فرهنگی بین المللی بفرستند.

مدّتی گذشت. روزی هردمبیل شنید که سازمان جهانی فرهنگ از طریق همۀ خبرگزاری های جهانی، شهر هرت را به عنوان دارای بالاترین رتبۀ نشر کتاب در جهان معرّفی و اعلام کرده و دستور داده پرتیراژترین کتاب شهر هرت به همۀ زبان های زندۀ دنیا ترجمه و در تیراژی وسیع در سطح دنیا منتشر شود .هردمبیل با شادی و شعف زائدالوصفی بلافاصله ضمن صدور دستوری به همین مناسبت یک هفته جشن و شادمانی در شهر هرت اعلام کرد.

 این خبر عکس العمل وسیعی در افکار عمومی دنیا و شهر هرت برانگیخته بود و مردم شهر هرت بر خلاف همۀ جشن های فرمایشی این دفعه واقعاً هر روز و هر شب با رقص و پایکوبی می کوشیدند این جشن را به بهترین وجه  برگزار کنند. این واقعیّت موجب شگفتی هردمبیل و درباریان شده بود.  

روزی هردمبیل به ذهنش خطور کرد که اسم این کتاب و نام نویسندۀ آن چیست که موجب افتخار و سرافرازی شهر هرت در دنیا شده است؟

پس از بررسی معلوم شد اسم این کتاب،«فجایع دربار هردمبیلی» نوشتۀ معلم شهید «حکیم فرهنگی» است و هم اکنون در تیراژی وسیع و میلیونی در سراسر دنیا با زبان های مختلف در حال انتشار و توزیع است!! تازه فهمید چه دسته گلی به آب داده و با چه افتضاحی در دنیا و شهر هرت روبه روست!!

کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۵:۵۳
سید علیرضا شفیعی مطهر

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1595)

«بیداری خدا» و «هُشیاری و هُدا»

کسانی «شبانگاه با رامش می خوابند» و «پگاه را با آرامش درمی یابند»،

که به «بیداری خدا» و «هُشیاری و هُدا» ،

نه تنها «اعتماد»،که «اعتقاد» دارند.

معمولاً هر «باران سختی» و «بوران شوربختی»،

«آسمان آبی» و «رنگین کمان شادابی» در پی دارد.

پس بیاییم «دشواری ها را بشناسیم» و از «ناهمواری ها نهراسیم»!

#شفیعی_مطهر

-------------------------------- 

هُدا: رستگاری،راهنمایی

کانال رسمی ندای مطهر

https://t.me/nedayemotahar

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۵:۲۸
سید علیرضا شفیعی مطهر